زلزلههای ویرانگر دهههای اخیر ایران، از رودبار و منجیل تا بم و سرپل ذهاب، درسهای تلخ اما آموزندهای را برای جامعه مهندسی کشور به همراه داشتهاند. تصاویر ساختمانهای فرو ریخته شاید اولین چیزی باشد که به ذهن میرسد، اما تحلیل دقیق خسارات نشان میدهد که بخش بزرگی از فجایع انسانی و اقتصادی، نه به دلیل فروریزش کامل اسکلت اصلی، بلکه به علت تخریب اجزای غیرسازهای، خصوصاً دیوارهای جداکننده، رخ داده است. درک جامع لرزهخیزی ساختمانها و تأثیر دومینویی آن بر تمام اجزای بنا، یک ضرورت انکارناپذیر در مسیر ساخت سازههایی امن و تابآور است.
اما چرا دیوارهایی که اصولاً نقشی در تحمل بارهای ثقلی ساختمان ندارند، در هنگام زلزله به قاتلان خاموش تبدیل میشوند؟ اندرکنش پیچیده میان قاب سازهای و دیوارهای میانقاب چگونه رخ میدهد و این تقابل چه نیروهای ویرانگری را آزاد میکند؟ مهمتر از آن، فناوریهای نوین مهندسی چه پاسخی برای این چالش دیرینه دارند؟
این مقاله یک تحلیل عمیق و چندوجهی از این موضوع ارائه میدهد. ما ابتدا به سراغ مبانی فیزیک زلزله و دینامیک سازهها میرویم تا ریشههای لرزهخیزی ساختمانها را بهتر بشناسیم. سپس، با کالبدشکافی دقیق، انواع مدهای شکست و عملکرد لرزهای دیوارهای غیرسازهای را بررسی کرده، الزامات قانونی و محدودیتهای روشهای سنتی را واکاوی میکنیم و در نهایت، به معرفی راهکارهای مهندسی پیشرفته برای دستیابی به عملکرد مطلوب لرزهای میپردازیم. با ما همراه باشید تا سفری به دنیای پیچیده رفتار لرزهای اجزای غیرسازهای داشته باشیم.

مبانی فیزیک زلزله و تأثیر آن بر سازه درک ماهیت لرزهخیزی ساختمانها
برای فهمیدن اینکه چرا یک دیوار ساده میتواند در چند ثانیه به تلی از آوار تبدیل شود، ابتدا باید زبان زلزله و نحوه تعامل آن با سازه را درک کنیم. لرزهخیزی ساختمانها یک مفهوم انتزاعی نیست، بلکه نتیجه مستقیم برهمکنش نیروهای عظیم طبیعی با فیزیک یک بنای ساخت بشر است.
امواج زلزله و حرکت زمین چگونه سازه را تحت تأثیر قرار میدهد؟
هنگامی که گسلها در عمق زمین دچار گسیختگی میشوند، انرژی بسیار زیادی به صورت امواج لرزهای آزاد میگردد. این امواج شامل امواج فشاری (P) و امواج برشی (S) هستند و با رسیدن به سطح زمین باعث ارتعاش شدید خاک در جهات مختلف میشوند. ساختمانها، به دلیل ویژگی اینرسی سازهای، تمایل دارند موقعیت خود را حفظ کنند، در حالی که فونداسیون و خاک زیر آنها تحت تأثیر حرکت زمین جابهجا میشوند. این اختلاف حرکت میان سازه و پایههای آن باعث ایجاد نیروهای اینرسی داخلی و تغییرشکلهای قابل توجه در سازه میشود که میتواند به خرابی یا تخریب آن منجر شود. به بیان دقیقتر، زلزله نیرو را مستقیماً به ساختمان اعمال نمیکند، بلکه شتاب زمین تحت تأثیر امواج لرزهای باعث ایجاد نیروهای اینرسی در سازه میشود.
مفاهیم کلیدی در دینامیک سازهها: پریود تناوب، میرایی و رزونانس
هر ساختمانی، بسته به ارتفاع، جرم و سختیاش، تمایل دارد با یک آهنگ یا فرکانس مشخص نوسان کند که به آن پریود تناوب طبیعی (Natural Period) میگویند. ساختمانهای بلند و انعطافپذیر پریود طولانیتری دارند (آهستهتر نوسان میکنند) و ساختمانهای کوتاه و صلب، پریود کوتاهتری دارند. از سوی دیگر، محتوای فرکانسی امواج زلزله نیز متغیر است.
خطرناکترین پدیده زمانی رخ میدهد که پریود تناوب طبیعی سازه با پریود غالب امواج زلزله نزدیک یا برابر شود. این پدیده که رزونانس یا تشدید نام دارد، باعث افزایش شدید دامنه نوسانات و تغییرشکلها شده و میتواند منجر به فروریزش سازه گردد. میرایی (Damping) نیز خاصیت مستهلک کردن انرژی در سازه است که به کاهش دامنه نوسانات کمک میکند.
مفهوم جابجایی نسبی طبقات به عنوان عامل اصلی آسیب به اجزای غیرسازهای
مهمترین پارامتری که مستقیماً بر دیوارهای غیرسازهای تأثیر میگذارد، دریفت است. دریفت به جابجایی افقی یک طبقه نسبت به طبقه زیرین خود اطلاق میشود. وقتی سازه تحت تأثیر زلزله نوسان میکند، ستونها از حالت قائم خارج شده و این جابجایی نسبی، قابهای سازهای را دچار تغییرشکل میکند. دیوار غیرسازهای که این قاب را پر کرده، مجبور به تحمل این تغییرشکل میشود. از آنجایی که مصالح بنایی ذاتاً شکننده هستند، این تغییرشکلهای تحمیلی منجر به ایجاد تنشهای شدید و در نهایت، ترکخوردگی و شکست دیوار میگردد.
تفاوت بین پاسخ لرزهای سازههای صلب و انعطافپذیر
رفتار سازهها در برابر زلزله به میزان سختی و انعطاف آنها بستگی دارد. سازههای صلب (مانند ساختمانهای کوتاه بتنی) دریفت کمتری را تجربه میکنند اما شتاب پاسخ زلزله در آنها بیشتر است. در مقابل، سازههای انعطافپذیر (مانند ساختمانهای بلند فولادی) دریفتهای بزرگی را متحمل میشوند اما به دلیل جذب بخشی از انرژی در اثر تغییرشکلهای الاستیک و پلاستیک، معمولاً شتاب پاسخ کمتری دارند. هر دوی این شرایط میتوانند برای دیوارهای غیرسازهای خطرآفرین باشند. در سازههای صلب، شتاب بالا نیروی برون-صفحه بزرگی به دیوار وارد میکند و در سازههای انعطافپذیر، دریفت بزرگ باعث شکست درون-صفحه دیوار میشود. بنابراین، طراحی یک سیستم مهار دیوار غیرسازهای کارآمد، باید با در نظر گرفتن نوع سازه و رفتار دینامیکی آن صورت گیرد.

کالبدشکافی شکست: تحلیل عملکرد نامطلوب دیوارها در زلزله
وقتی دریفت و شتاب ناشی از زلزله از ظرفیت تحمل یک دیوار غیرسازهای فراتر میرود، شکست اجتنابناپذیر است. این شکستها الگوهای مشخصی دارند که هر کدام داستانی از نیروهای وارد شده و نقاط ضعف دیوار را روایت میکنند. درک این الگوها برای مهندسین، کلید طراحی راهکارهای مؤثر است.
شکستهای درون صفحه (In-Plane Failures)
این نوع شکستها زمانی رخ میدهند که نیروها در امتداد صفحه دیوار عمل میکنند و عمدتاً ناشی از تغییرشکل قاب سازهای هستند.
- ترکهای قطری برشی: چرا و چگونه ایجاد میشوند؟
این معروفترین و رایجترین الگوی شکست در دیوارهای میانقاب است. هنگامی که قاب تغییرشکل میدهد، یک قطر آن تحت فشار و قطر دیگر تحت کشش قرار میگیرد. از آنجایی که مقاومت کششی مصالح بنایی بسیار ناچیز است، ترکها در جهت قطر کششی ایجاد میشوند و به شکل حرف X یا یک خط قطری بزرگ ظاهر میشوند. این ترکها نشان میدهند که دیوار به عنوان یک عضو فشاری قطری عمل کرده و در تلاش برای مقاومت در برابر تغییرشکل قاب، دچار گسیختگی برشی-کششی شده است.
- شکست فشاری پنجه دیوار (Toe Crushing)
اگر دیوار مقاومت کافی در برابر برش قطری داشته باشد، ممکن است شکست در گوشههای تحت فشار دیوار رخ دهد. تمرکز تنش فشاری در این نواحی (که به پنجه دیوار معروفند) باعث خرد شدن مصالح بنایی (آجر، بلوک و ملات) میشود. این نوع شکست معمولاً در دیوارهای با مقاومت بالاتر دیده میشود.
- لغزش در امتداد ردیفهای ملات
در دیوارهایی که از ملات ضعیفی استفاده شده باشد، ممکن است به جای شکست قطری، لغزش افقی در امتداد درزهای ملات رخ دهد. این پدیده که به شکست لغزشی بستر (Bed-Joint Sliding) معروف است، یکپارچگی دیوار را از بین میبرد.

شکستهای برون صفحه (Out-of-Plane Failures): خطرناکترین سناریو
این نوع شکستها زمانی رخ میدهند که نیروها عمود بر صفحه دیوار عمل میکنند. این نیروها ناشی از شتاب خود دیوار و ارتعاشات عمود بر صفحه آن هستند. شکست برون-صفحه به مراتب خطرناکتر از شکست درون-صفحه است، زیرا میتواند منجر به فروریزش ناگهانی و کامل دیوار به داخل یا خارج از ساختمان شود.
- شکست خمشی در میانه ارتفاع دیوار
دیوار را میتوان مانند یک دال دوسره (تکیهگاه در بالا و پایین) در نظر گرفت. شتابهای لرزهای عمود بر صفحه، باعث ایجاد لنگر خمشی در دیوار میشوند. اگر مقاومت خمشی دیوار (که بسیار ناچیز است) کافی نباشد، یک ترک افقی در میانه ارتفاع دیوار (محل حداکثر لنگر) ایجاد شده و دیوار به بیرون شکم میدهد.
- فروریزش کامل دیوار به خارج از قاب (Out-of-Plane Collapse)
این سناریو، فاجعهبارترین حالت ممکن است. پس از ایجاد ترک خمشی، اگر ارتعاشات ادامه یابد، دیوار به طور کامل پایداری خود را از دست داده و به صورت یکپارچه یا تکهتکه به بیرون پرتاب میشود. این پدیده عامل اصلی مسدود شدن معابر، آسیب به خودروها و تلفات جانی در فضای اطراف ساختمان است. عملکرد لرزهای دیوارهای غیرسازهای در برابر این نوع شکست، معیار اصلی سنجش ایمنی آنهاست.
- تحلیل دلایل ضعف دیوار در برابر بارهای عمود بر صفحه
دیوارهای بنایی، ذاتاً در برابر خمش بسیار ضعیف هستند. نسبت ارتفاع به ضخامت بالا این ضعف را تشدید میکند. این موضوع، اهمیت مهار دیوار غیرسازهای را بیش از پیش نمایان میسازد؛ چرا که بدون تسلیح مناسب، دیوار عملاً هیچ مقاومتی در برابر نیروهای برون-صفحه ندارد.
مطالعه موردی: درسهایی از زلزلههای گذشته
در زلزله سرپل ذهاب (۱۳۹۶)، تصاویر متعددی از ساختمانهایی با اسکلت سالم اما دیوارهای خارجی کاملاً فرو ریخته منتشر شد. این تصاویر به وضوح نشان دادند که ضعف در مهار دیوار غیرسازهای و نادیده گرفتن نیروهای برون-صفحه، چگونه میتواند یک سازه مهندسیساز را به ساختمانی غیرقابل سکونت و خطرناک تبدیل کند. این تجربیات تلخ، لزوم بازنگری در روشهای اجرایی و حرکت به سمت فناوریهای نوین را برای بهبود لرزهخیزی ساختمانها آشکار ساخت.

فراتر از ترکها: هزینههای انسانی و اقتصادی تخریب دیوارها
آسیب به دیوارهای غیرسازهای صرفاً یک خسارت سازهای جزئی نیست؛ بلکه آغازگر زنجیرهای از پیامدهای فاجعهبار است که جنبههای انسانی، اقتصادی و اجتماعی زندگی را تحت الشعاع قرار میدهد. درک این پیامدها برای درک اهمیت سرمایهگذاری در مقاومسازی این اجزا حیاتی است.
افزایش ریسک جانی: مسدود شدن مسیرهای فرار و خطرات ناشی از آوار
اولین و مهمترین پیامد، تهدید مستقیم جان انسانهاست. فروریزش دیوارهای داخلی میتواند مسیرهای خروج، راهپلهها و راهروها را مسدود کرده و ساکنین را در داخل ساختمان محبوس کند. این امر فرایند تخلیه اضطراری را مختل و عملیات امداد و نجات را به شدت دشوار میسازد. علاوه بر این، سقوط آوار ناشی از دیوارهای خارجی و نما بر روی عابرین پیاده و خودروها در معابر عمومی، یکی از دلایل اصلی تلفات جانی در خارج از ساختمانها در دقایق اولیه پس از زلزله است.
خسارات اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم
هزینههای تخریب دیوارها بسیار فراتر از هزینه بازسازی خود آنهاست.
- هزینههای مستقیم: شامل هزینههای آواربرداری، خرید مصالح جدید (آجر، بلوک، گچ، سیمان) و دستمزد اجرا برای ساخت مجدد دیوارها و نازککاری مرتبط با آنهاست.
- هزینههای غیرمستقیم: این هزینهها اغلب پنهان اما بسیار سنگینتر هستند. آسیب به تأسیسات مکانیکی و برقی که از داخل دیوارها عبور میکنند، تخریب وسایل و اثاثیه منزل یا دفتر کار در اثر سقوط آوار، و مهمتر از همه، هزینه ناشی از غیرقابل سکونت شدن ساختمان برای مدت طولانی (هزینه اسکان موقت یا توقف فعالیت کسبوکار) بخش قابل توجهی از خسارات اقتصادی را تشکیل میدهد. بررسی لرزهخیزی ساختمانها باید این هزینهها را نیز در تحلیل ریسک خود لحاظ کند.
از کار افتادن شریانهای حیاتی: بررسی موردی بیمارستانها، مدارس و ایستگاههای آتشنشانی
اهمیت عملکرد لرزهای دیوارهای غیرسازهای در ساختمانهای با اهمیت بسیار بالا، دوچندان میشود. یک بیمارستان را تصور کنید که اسکلت آن در زلزله سالم مانده، اما فروریزش دیوارهای داخلی، بخشهای مختلف آن (اتاق عمل، اورژانس، ICU) را از کار انداخته و تجهیزات گرانقیمت پزشکی را نابود کرده است. چنین بیمارستانی در بحرانیترین زمان که جامعه به آن نیاز دارد، از چرخه خدماترسانی خارج میشود. همین سناریو برای مدارس، مراکز مدیریت بحران، ایستگاههای آتشنشانی و مراکز مخابراتی نیز صادق است. تضمین عملکرد بیوقفه این شریانهای حیاتی پس از زلزله، مستلزم توجه ویژه به تمام اجزای غیرسازهای است.
تأثیر روانی و اجتماعی ناشی از ناامنی ساختمان
یک خانه یا محل کار آسیبدیده، حتی اگر سازه اصلی آن ایمن باشد، حس امنیت را از ساکنین سلب میکند. زندگی در ساختمانی پر از ترکهای عمیق، با دیوارهای نامطمئن، استرس و اضطراب دائمی را به همراه دارد و میتواند منجر به ترک دائمی آن مکان شود. این موضوع در مقیاس بزرگ، به کاهش ارزش املاک، فرسودگی بافت شهری و مشکلات اجتماعی متعدد دامن میزند.

الزامات آییننامهای و محدودیتهای روشهای سنتی
با توجه به خسارات گسترده ناشی از تخریب دیوارها در زلزلههای گذشته، ویرایش چهارم استاندارد ۲۸۰۰ ایران، پیوست ششم را به طور ویژه به طراحی لرزهای و اجرای اجزای غیرسازهای معماری اختصاص داد. این پیوست یک گام بزرگ رو به جلو در جهت افزایش ایمنی ساختمانها بود و توجه مهندسین را به این بخش مغفول مانده جلب کرد.
فلسفه اصلی آییننامه: جداسازی دیوار از سازه
هسته مرکزی ضوابط پیوست ششم، بر پایه اصل جداسازی دیوار غیرسازهای از قاب اصلی سازه استوار است. هدف این است که دیوار، در سختی جانبی سازه دخالتی نداشته باشد و مانعی برای حرکت و تغییرشکلهای قاب سازهای در هنگام زلزله ایجاد نکند. در این رویکرد، دیوار به عنوان یک عضو مستقل در نظر گرفته میشود که تنها وظیفهاش تحمل وزن خود و نیروهای اینرسی عمود بر صفحه (خارج از صفحه) است. این جداسازی از ایجاد ترکهای قطری درون-صفحه جلوگیری کرده و تمرکز را بر مهار دیوار غیرسازهای در برابر نیروهای برون-صفحه معطوف میدارد.
تشریح دقیق الزامات اجرایی کلیدی
پیوست ششم برای دستیابی به این هدف، مجموعهای از ضوابط و جزئیات اجرایی دقیق را الزامی کرده است که مهمترین آنها عبارتند از:
محدودیت ابعاد هندسی:
-
- حداکثر طول مجاز آزاد برای هر دیوار غیرسازهای ۴ متر است. در دیوارهای با طول بیشتر، باید از اعضای قائم فولادی به نام وادار (وال پست) استفاده کرد.
- حداکثر ارتفاع مجاز آزاد دیوار از تراز کف، ۳.۵ متر است. برای دیوارهای بلندتر، باید با استفاده از یک عضو افقی به نام تیرک، ارتفاع آزاد دیوار را کنترل کرد.
الزامات درز انقطاع (فاصله جداسازی):
-
- در لبههای قائم، دیوار باید به اندازه حداقل ۰.۰۱ ارتفاع کف تا کف طبقه از ستونها یا دیوارهای برشی فاصله داشته باشد.
- در لبه بالایی (زیر سقف)، فاصله جداسازی باید برابر با بیشترینِ دو مقدار ۲۵ میلیمتر و حداکثر خیز دراز مدت تیر در آن نقطه باشد.
- این فواصل جداسازی باید با مواد تراکمپذیر و انعطافپذیر مانند پشم سنگ ضد رطوبت پر شوند.
تشریح دقیق وادارهای قائم (وال پست) و افقی (تیرک)
برای دستیابی به این هدف، آییننامه استفاده از المانهای نگهدارنده فولادی را الزامی میکند:
- وادار قائم: وظیفه اصلی وادارها، کنترل طول آزاد دیوار است. اتصال وادار در پایین به کف باید به صورت مفصلی باشد، اما اتصال آن در بالا (زیر تراز سقف) باید به صورت کشویی اجرا شود تا مانع جابجایی آزادانه درون صفحه نشود. به همین دلیل، وادار نباید به نبشی یا ناودانی بالای خود جوش شود. همچنین اگر وادار در انتهای دیوار استفاده شود، باید در هر دو جهت مقید شود و اتصال وادار به زیر سقف باید اتصال تلسکوپی باشد.
- وادار افقی (تیرک): در دیوارهای با ارتفاع بیش از ۳.۵ متر، تیرک برای کاهش ارتفاع آزاد دیوار استفاده میشود. نکته بسیار مهم این است که وادار انتهایی که تیرک به آن متصل میشود، باید حداقل یک متر از بر ستون فاصله داشته باشد تا در عملکرد مفصل پلاستیک تیر اختلالی ایجاد نکند.

مسلح کردن دیوار
برای حفظ یکپارچگی و پیوستگی دیوارهای بلوکی، باید از المانهای مسلحکننده بندبستر در راستای افقی استفاده کرد. این کار در دیوارهای با ملات ماسه سیمان، با استفاده از میلگرد بستر (خرپایی یا نردبانی) و در دیوارهای با ملات بستر نازک، با بستهای فلزی انجام میشود.
جزئیات اجرایی اتصالات لغزشی و شاخکهای اتصال به ستون
اتصال دیوار به اعضای سازهای باید به صورت منعطف و با جزئیات دقیق اجرا شود. به عنوان مثال، اتصال وادار قائم به تیر زیرین سقف باید به صورت کشویی یا لغزشی باشد تا به تیر اجازه دهد بدون وارد کردن بار عمودی به وادار، خیز بردارد. همچنین، برای مهار برون-صفحه دیوار، از شاخکها یا بستهای فلزی منقطع استفاده میشود که در فواصل مشخصی از ستونها به دیوار متصل میشوند.
چالشها و نقاط ضعف روشهای سنتی در اجرا
با وجود اینکه ضوابط آییننامه از نظر تئوری کاملاً صحیح هستند، اجرای دقیق آنها در کارگاههای ساختمانی ایران با چالشهای جدی روبروست:
- پیچیدگیهای اجرایی: همانطور که در جزئیات بالا مشخص است، اجرای صحیح اتصالات کشویی و تلسکوپی، رعایت دقیق فواصل، نصب صحیح وادارها و مسلح کردن دیوار نیازمند تیم اجرایی بسیار ماهر و نظارت دقیق و مستمر است. متأسفانه در بسیاری از پروژهها، این جزئیات به صورت صلب و نادرست اجرا میشوند که نه تنها کمکی به بهبود عملکرد لرزهای دیوارهای غیرسازهای نمیکند، بلکه میتواند با ایجاد اتصال نامناسب، به سازه اصلی نیز آسیب بزند.
- عدم اطمینان از عملکرد صحیح: بزرگترین ریسک روش سنتی، حساسیت بالای آن به خطاهای اجرایی است. یک جوش اشتباه در اتصال کشویی بالای وادار یا عدم رعایت درز انقطاع کافی، میتواند کل فلسفه جداسازی را زیر سوال برده و عملکرد دیوار را مختل کند.
- ایجاد پل حرارتی: وادارهای فولادی، پلهای حرارتی قدرتمندی در دیوار ایجاد میکنند که منجر به اتلاف انرژی و کاهش آسایش ساکنین میشود. آییننامه پوشاندن وادار با عایق را الزامی کرده، اما این کار خود یک مرحله اجرایی اضافه و هزینهبر است. این موضوع با الزامات مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان (مدیریت مصرف انرژی) در تضاد است.
- ایجاد ترک در دیوار: تفاوت ضریب انبساط حرارتی مصالح فولادی (وادارها) با مصالح بنایی دیوار، در اثر تغییرات دمایی منجر به ایجاد ترک در سطح دیوار و نازککاری میشود.

عملکرد مطلوب دیوارها در زلزله چیست؟
پس از بررسی شکستها و الزامات قانونی، اکنون میتوانیم تعریف دقیقی از عملکرد مطلوب یک دیوار غیرسازهای در هنگام زلزله ارائه دهیم. این عملکرد مجموعهای از ویژگیهای مهندسی است که بر اساس فلسفه پیوست ششم استاندارد ۲۸۰۰، ایمنی و کارایی ساختمان را حین و پس از زلزله تضمین میکند و در نهایت به حفظ جان و سرمایه منجر میشود..
پایداری خارج از صفحه و جلوگیری از فروپاشی
این اولین و حیاتیترین سطح عملکرد است. یک دیوار با عملکرد مطلوب، تحت شدیدترین شتابهای عمود بر صفحه، نباید دچار فروریزش ناگهانی شود. این یعنی تمام اتصالات به سازه و المانهای مسلحکننده باید به درستی عمل کرده و یکپارچگی دیوار را حفظ کنند. هدف نهایی این است که دیوار، حتی در صورت آسیب، به تلی از آوار که مسیرهای خروج را مسدود کرده و خطر جانی ایجاد میکند، تبدیل نشود.
تطابق با جابجایی جانبی سازه
این مفهوم، هسته اصلی فلسفه جداسازی در پیوست ششم است. دیوار غیرسازهای نباید در برابر تغییرشکلهای درونصفحهای قاب سازهای (دریفت) مقاومت کند. عملکرد مطلوب در این بخش به معنای آن است که درزهای انقطاع و اتصالات کشویی به درستی طراحی و اجرا شده باشند تا به قاب اجازه دهند آزادانه حرکت کند، بدون آنکه نیروی قابل توجهی به دیوار منتقل شود. در واقع دیوار به جای مقاومت کردن، با حرکت سازه تطابق پیدا میکند تا از شکستهای قطری و خردشدگی جلوگیری شود.
کنترل ترک و محدودسازی خسارت
در سطوح عملکرد بالاتر، هدف تنها جلوگیری از فروریزش نیست، بلکه به حداقل رساندن خسارت و حفظ کاربری ساختمان است. یک سیستم مهار ایدهآل، با مسلح کردن دیوار و اجرای صحیح جزئیات، از ایجاد ترکهای گسترده و عمیق جلوگیری میکند. این امر به ویژه در ساختمانهای بااهمیت مانند بیمارستانها حیاتی است تا فضاها پس از زلزله همچنان قابل استفاده باقی بمانند.
هدف نهایی: تأمین ایمنی جانی (Life Safety)
در نهایت، تمام اهداف فوق به یک هدف غایی ختم میشوند: تامین ایمنی جانی ساکنین و کاربران ساختمان. دیواری که پایدار میماند، مسیرهای فرار را مسدود نمیکند و از پرتاب شدن قطعات جلوگیری میکند، به طور کامل به این هدف دست یافته است. این همان دلیلی است که پیوست ششم در واکنش به آسیبهای جانی ناشی از اجزای غیرسازهای در زلزلههای گذشته تدوین شد.

وال مش، پاسخی به چالشهای وال پست در مهار لرزهای دیوارهای غیرسازهای
در پاسخ به چالشهای اجرایی روشهای سنتی و نیاز به دستیابی به عملکرد لرزهای مطلوب، پیوست ششم استاندارد ۲۸۰۰ در بند پ ۶-۱-۴-۲-۱۱-۱، روش نوین مهار دیوار را معرفی میکند. سیستم وال مش که بر پایه فناوری مسلحسازی دیوار با شبکه الیاف (FRCM) استوار است، دقیقاً همان راهکار مهندسی پیشرفتهای است که در این بند به آن پرداخته شده است.
فناوری FRCM بر پایه ترکیب یک شبکه یا توری از الیاف با مقاومت کششی بالا (مانند شیشه، کربن یا بازالت) با یک ماتریس سیمانی یا گچی اصلاحشده استوار است. این ترکیب، یک لایه کامپوزیتی نازک اما بسیار مقاوم ایجاد میکند که پس از اجرا بر روی سطح دیوار، به جزئی جداییناپذیر از آن تبدیل میشود. ایده اصلی این است که ماتریس سیمانی وظیفه انتقال تنش را بر عهده دارد و شبکه الیاف، نیروهای کششی را تحمل میکند؛ ضعفی که مصالح بنایی ذاتاً با آن مواجه هستند.
معرفی وال مش مطابق با ضوابط استاندارد ۲۸۰۰
این روش که در آییننامه با عنوان مسلح کردن دیوار با شبکه الیاف معرفی شده، یک جایگزین کارآمد برای وادارهای سنتی و میلگرد بستر است. طبق پیوست ششم، با استفاده از نوارهای شبکهای از الیاف کربن یا شیشه (مش فایبرگلاس) و پوشاندن آنها با یک لایه نازک پلاستر، میتوان پایداری دیوار را در برابر نیروهای خارج از صفحه تامین کرد. این سیستم، دیوار را از یک عضو دوطرفه (که نیاز به وادارهای میانی و میلگرد بستر دارد) به یک عضو یکطرفه با عملکرد خمشی در راستای قائم تبدیل میکند.
راهکار وال مش مبتنی بر فناوری کامپوزیتهای سیمانی تسلیح شده با منسوج (FRCM) است. فناوری FRCM بر پایه ترکیب یک شبکه یا توری از الیاف با مقاومت کششی بالا (مانند شیشه، کربن یا بازالت) با یک ماتریس سیمانی یا گچی اصلاحشده استوار است. این ترکیب، یک لایه کامپوزیتی نازک اما بسیار مقاوم ایجاد میکند که پس از اجرا بر روی سطح دیوار، به جزئی جداییناپذیر از آن تبدیل میشود. ایده اصلی این است که ماتریس سیمانی وظیفه انتقال تنش را بر عهده دارد و شبکه الیاف، نیروهای کششی را تحمل میکند؛ ضعفی که مصالح بنایی ذاتاً با آن مواجه هستند.
اجزای سیستم وال مش
یک سیستم وال مش استاندارد از اجزای زیر تشکیل شده است:
- مش فایبرگلاس: قلب سیستم و تأمینکننده مقاومت کششی
توریهای ساخته شده از الیاف شیشه مقاوم به قلیا (AR-Glass) برای پلاستر سیمانی، یا الیاف شیشه نوع E-Glass برای پلاستر گچی، با مقاومت کششی بالا، دوام و هزینه مناسب، اصلیترین جزء این سیستم هستند. این مشها یکپارچگی دیوار را تحت بارهای لرزهای تضمین میکنند.
- پلاستر والمش: ماتریسی برای انتقال نیرو و محافظت از الیاف
این پلاستر یک ملات پایه سیمانی یا گچی است که با افزودنیهای پلیمری اصلاح شده تا چسبندگی فوقالعادهای به سطح دیوار و الیاف داشته باشد. این لایه نه تنها نیروها را به توری والمش منتقل میکند، بلکه از آن در برابر عوامل محیطی نیز محافظت مینماید.
- پروفیل اتصالات: اجزای اتصال و مهار
مطابق آییننامه، اتصال و شرایط تکیهگاهی مناسب باید در لبههای بالایی و پایینی دیوار مسلح شده با این روش، ایجاد گردد. به همین جهت، بالای دیوار (تراز زیر سقف) باید توسط نبشیهای مناسب مهار شوند تا از حرکت خارج از صفحه آنها جلوگیری شود. نبشی والمش برای اجرای صحیح این اتصالات طراحی شدهاند. در پایین دیوار نیز 5 سانتیمتر کفسازی، شرایط تکیهگاهی مناسب را ایجاد خواهد کرد.

تحلیل مکانیزم عملکرد وال مش از دیدگاه آییننامه 2800
- حذف وادارها: یکی از بزرگترین مزیتهایی که در پیوست ششم به این روش نسبت داده شده، این است که در صورت استفاده از وال مش، نیازی به اجرای هرگونه وادار (وادار میانی، وادار انتهایی و تیرک افقی) وجود نخواهد داشت. این موضوع به کاهش هزینهها، حذف پلهای حرارتی و افزایش چشمگیر سرعت اجرا منجر میشود.
- عدم محدودیت طول دیوار: با توجه به عملکرد یکطرفه دیوار، نیازی به کنترل طول آزاد دیوار نیست و میتوانید دیوار را بدون محدودیتی در طول آن اجرا کنید.
- حذف میلگرد بستر: با توجه به یکطرفه بودن عملکرد دیوار مهار شده با وال مش، خمش فقط در راستای قائم توزیع میشود. به همین دلیل تسلیح دیوار در راستای افقی و اجرای میلگرد بستر لازم نیست.
مزایای کلیدی وال مش نسبت به روشهای سنتی
- انطباق کامل با مقررات ملی: این سیستم یک روش تایید شده در پیوست ششم استاندارد ۲۸۰۰ است و استفاده از آن، انطباق کامل پروژه با ضوابط قانونی را تضمین میکند.
- سرعت اجرا: حذف وادارهای سنتی و جوشکاریهای مربوطه، فرایند اجرای دیوار را بسیار سریعتر میکند سرعت اجرای وال مش در مقایسه با وال پست 2 برابر است.
- اجرای آسان: اجرای وال مش نیاز به جوشکاریهای پیچیده و تیمهای متعدد ندارد. یک تیم دو نفره از کارگران موجود در پروژه با یک آموزش ساده و مختصر میتواند با سرعت بالایی نوارهای وال مش را اجرا کنند که این امر به کاهش زمان کلی پروژه کمک شایانی میکند.
- صرفه اقتصادی: با توجه به حذف فولاد مصرفی برای وادارها و افزایش سرعت کار، هزینه تمام شده مهار دیوار به شکل قابل توجهی کاهش مییابد قیمت والمش در مقایسه با وال پست 20 تا 40 درصد اقتصادیتر است.
- جلوگیری از ترخوردگی: استفاده از وال مش به دلیل سازگاری مصالح آن با دیوار و نازککاری و همچنین توزیع یکنواخت تنشها، از تمرکز نیرو در نقاط خاص و ایجاد ترک به ویژه اطراف بازشوها یا محل اتصال دیوار به ستون جلوگیری میکند.
- حذف پلهای حرارتی: وال مش میتواند به طور کامل جایگزین وال پستهای فولادی در دیوارهای پیرامونی شود. این امر نه تنها هزینهها را کاهش میدهد، بلکه مشکل پلهای حرارتی و نیاز به اجرای لایه عایق روی آنها را نیز به طور کامل مرتفع میسازد.

نتیجهگیری: سرمایهگذاری برای ایمنی پایدار
چالش بزرگ لرزهخیزی ساختمانها در مناطق فعال لرزهخیز مانند ایران، یک واقعیت انکارناپذیر است. آسیبپذیری لرزهای دیوارهای غیرسازهای، چالشی بسیار جدی در این بحث است؛ چالشی که استاندارد ۲۸۰۰ ایران، پیوست ششم را منحصراً به آن اختصاص داده است. این آییننامه، دو مسیر اصلی را پیش روی مهندسین قرار میدهد: راهکار سنتی مهار با وادارها که علیرغم صحت تئوری، مملو از پیچیدگیهای اجرایی و ریسک خطای انسانی است، و راهکار نوین مسلحسازی دیوار که به عنوان جایگزینی کارآمد معرفی شده است.
سیستم وال مش، تجلی عملیاتی و مهندسیشده همین راهکار نوین است که در پیوست ششم به آن پرداخته شده است. این سیستم با حذف تمام وادارها و چالشهای مربوط به آنها، پاسخی مستقیم به نیاز صنعت ساختمان برای افزایش سرعت، کاهش هزینهها و مهمتر از همه، اطمینان از عملکرد مطلوب لرزهای است.
بنابراین، انتخاب امروز مهندسین دیگر صرفاً بین روشهای مختلف نیست، بلکه انتخابی است بین پذیرش ریسکهای اجرایی سیستم سنتی و اطمینان خاطر حاصل از یک سیستم استاندارد، سریع و یکپارچه. سرمایهگذاری بر روی سیستمهای تایید شدهای مانند وال مش، گامی هوشمندانه در راستای اجرای دقیق مقررات ملی ساختمان و ساختن آیندهای امنتر در برابر زلزله است.